از چرچیل نخست وزیر انگلستان در ایام جنگ جهانی دوم پرسیدند؛ که آیا می دانستی فاتح جنگ خواهی شد؟
پاسخ داد؛ "با یک حادثه ساده پی بردم که جنگ را خواهیم برد.
شرکت در جلسهای حیاتی در رأس ساعتی معین الزامآور شد..."
چرچیل ادامه میدهد؛ "به علت اشتغال به کارهای دیگر چند دقیقه مانده به جلسه به رانندهام گفتم مرا فوری به محل جلسه برساند.
راننده مسیر کوتاه اما ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی و رانندگی قبض جریمه به دست در حین
بمباران پیدا شد و دستور توقف داد. راننده گفت: «نخستوزیر است و به جلسه محرمانهای میرود و باید در راس ساعت به جلسه
برسد و به دلیل اعتبار از خیابان ورود ممنوع استفاده کردم». افسر با خونسردی گفت: «هم ماشین، و هم نخستوزیر، و هم وظیفهام
را خوب میشناسم». از او خواستم تا جریمه را به نام من بنویسد اما افسر پاسخ داد ؛ «جریمه متعلق به راننده خاطی است و باید نام
وی نوشته شود، اما شما میتوانید شخصا پرداخت قبض را بر عهده بگیرید». با تسلیم قبض، دستور دور زدن را به راننده ام دادم چرا
که افسر نمیتوانست اجازه دهد در خیابانی که ورود ممنوع بود حتی پس از جریمه حرکت کند..!"
وقتی راننده مشغول دور زدن شد چرچیل با لبخندی خاص سیگار برگش را روشن کرد و گفت: «جنگ را میبریم..!!»
راننده گفت؛ «قربان، جریمه شدیم، زیر بمباران ماندیم، به جلسه نمیرسیم، افسر راهنمایی اجازه نداد چند قدم دیگر جلو برویم که به موقع
به جلسه برسیم و شما از پیروزی میگویید؟!»
چرچیل پاسخ میدهد: «جنگ را میبریم، چون قانون حاکم است و خیابانهای لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره میشوند».
نظر فراموش نشه
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .